آرمینآرمین، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

آرام جان

آرزو های بزرگ ...

بعضی وقتها فکر میکنم چرا ما همه چیز را فرامو ش میکنیم وفکر می کنیم که مسایل بزرگ کوچیکن ومسایل کوچک بزرگ راجع به آرزوهامون هم همینطوره ... برای همینه که خوشبختی نزدیکمون ولی نمی بینیمش... دیشب وقتی باآرمین کوچولو شعر می خوندیم ومیخندیدیم این رو حس کردم واقعا لحظه شادی ،وقتی شعر دوران بچگیت  رو با بچه خودت بخونی ی توپ دارم      گل گلیه سرخ وسفید و        آبیه مزنم زمین             هبا من این توپو          ندا مشقامو خوب     &...
3 خرداد 1390

روز مادر ....

امروز از خدای مهربون تشکر کردم که پسر گلی مثل آرمین کوچلو را که آخر مهربونی به من داده پس به شکرانه این نعمت ........ سبدی هست در اندیشه من که پر از گل بدهم هدیه به تو غافل از اینکه تو خود ناب تری یک جهان گل بخورد غبطه به تو... روز زن مبارک از طرف آرمین کوچولو به تمام مادر های دنیا مامان جونم دوست دارم ...
3 خرداد 1390

آموزش...

این روزها من وآرمین کوچولو وارد مرحله جدیدی از زندگی آرمین کوچولو شدیم حدس بزنید؟اگه گفتین ؟ .... حدستون درسته اموزش دستشویی رفتن البته خداییش آرمین جان تا به امروز در تمام مراحل رشدش من را آذیت نکرده ومن ازش حسابی راضیم ومطمئنم همینجور هم می مونه .... فقط یک نکته قابل توجه برای تمام مادران عزیزی  که در این مرحله هستن وتمام مادران گلی که به این مرحله نرسیده اند تحت هیچ عنوان دلبندتان را دعوا نکنید . چرا؟ به دلیل اینکه تحقیقات علم پزشکی وروانشناسی ثابت کرده که : یکی از علل، یکی از علل،... شب اداری کودکان دعوا نمودن آنها در ضمن آموزش می باشد موفق باشید  
18 ارديبهشت 1390

وفا

سلام مامانم سلام گلم خوبی مامان امروز که دارم این مطلب رو برات می نویسم میخوام از تو بگم ولی الان یادم رفته که چی بگم واقعا چی بگم از کجا شروع کنم آخه کی میدونه پسر کوچولوی من آخر مهربونیه ؟ دیروز داشتم توی اتاق آروم برای آقا جون وخاطره هاش گریه میکردم یک هو دیدم یکی کنارم وبا صدای بچه گونش میگه گریه نکن ...مامان گیه نکن ... باورم نمیشد که تو کنارم باشی... دستم رو گرفتی وبوسم کردی حرفم نمی اومد آخه چی داشتم بگم فقط تونستم یک چیز بگم خدایا شکرت... ...
15 ارديبهشت 1390

راه نو

سلام به عزیز دلم به عمرم یه نفسم به تمام وجودم پسر گلم امروز که دارم این مطلب رو می نویسم تو 2سال و1ماه داری ومن هنوز در تردید اینکه برات وبلاگ بسازم یا نه امید به خدا ما که درراهش اومدیم تا ببینیم چی پیش میاد .امیدوارم بتونم قشنگترین خاطره های زندگیمون را برات به تصویر بکشم.با تمام وجودم دوست دارم.
14 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرام جان می باشد